پسری با پیژامه ی راه راه| جان بوین

اینم تو دسته خریدای تراپی بود :)) با عین رفته بودیم پردیس کتاب، اونم دید افسرده ام گف هرچی میخوای بردار :)) با این که تو معذوریت اقتصادی بودیم!

از کتابای این انتشارات خوشم اومده، طرح جلدشون قشنگه!

پسری با پیژامه ی راه راه| جان بوین| ترجمه پروامه فتاحی| انتشارات هیرمند

خلاصه کتاب: داستان درباره برونوه. برونو یک روز که میاد خونه میبینه دارن وسایل رو جمع میکنن که از خونشون توی برلین برن. قراره برن به یه جای پرت...

نظرم درباره کتاب: فضای داستان تو زمان جنگ جهانی دوم میگذره، ولی از زاویه دیده یه پسر بچه، پسربچه ای که پدرش از فرمانده های اردوگاهای کاره. من کلا کتابایی که راوی بچه ست رو دوس دارم، مثل درخت زیبای من. متنش خیلی شیرینه، در عین حال جذاب، در این حد که دو روزه تمومش کردم!

فقط آخرش خیلی غمگین بود! ینی آخراش فقط داشتم دعا میکردم که این اتفاقی که افتاد نیفته!

ترجمه هم به نظرم خوب بود، روون بود.

تا پای مرگ| لی چایلد

با رزا بعد از بیمارستان رفتیم پردیس کتاب. از همون اول هی تکرار میکردم که من نباید کتاب بخرم! آخه تعداد فراوانی کتاب نخونده دارم!

بعد اونجا که رسیدیم اول با خودم گفتم بذار ببینم جلد دو کتابای جک ریچرو دارن یا نه! اخه از وقتی جلد یکش رو خونده بودم هربار تو قفسه دنبالش میگشتم ولی نبود. گفتم بذار بپرسم شاید تو انبار داشتن!

پرسیدن همانا و جواب و مثبت و خریدن همانا :))

و با این که خیلی تو صف عقب بود، ولی بعد خوندن سور بز این رو شروع کردم.

تا پای مرگ| لی چایلد| ترجمه محمد عباس آبادی| کتابسرای تندیس

خلاصه کتاب:

جک ریچر بعد از اون قضایای کتاب اول، داره توی یه خیابون واسه خودش راه میره که یه خانومو میبینه که با چند لباس تو دستش داره از خشکشویی بیرون میاد. میره سمتش که کمکش کنه که ناخودآگاه درگیر یه ماجرای آدم ربایی میشه، که در ادامه به ماجراهای خیلی بزرگتری وصل میشه.

نظرم درباره کتاب:

دیگه اونقدر این کتابا جذبم کرده بودن که رفتم جلد دومش رو خریدم!

چیزای ریزی که میگه، طوری که جک ریچر رو توصیف میکنه، طوری که از اتفاقات ریز استفاده میکنه، همه اینا کتابای جک ریچر رو بی اندازه جذاب کرده.

یه اتفاق جالب هم افتاد که وسط کتابم 16 صفحه جا مونده بود و مجبور شدم برم اون 16 صفحه رو تو پردیس کتاب از رو یک کتاب دیگش بخونم :))

ولی در کل اگه بخوام بین این کتاب و کتاب قبلی قضاوت کنم به نظرم قتلگاه کتاب جذاب تری بود.

پ.ن: امروز یاد گرفتم که موقه چاپ کردن کتاب، واحدشون 16 صفحه ایه. ینی ممکنه یک واحد 16 صفحه ای چاپ نشه.

سور بز| ماریو بارگاس یوسا

این کتاب از توصیه های استاد داستان نویسیم بود. وقتی که دیدمش ذوق زده شدم و خواستم بخرمش ولی قیمت زیادش منصرفم کرد.

دفه بعدش که با عین رفتیم پردیس کتاب که  برای عید کتاب بگیریم تصمیم گرفتم بخرمش.

و چه کار خوبی کردم که خریدمش ^_^

سور بز| ماریو بارگاس یوسا| ترجمه عبدالله کوثری| نشر علم

خلاصه کتاب:

کتاب درباره یه دیکتاتور تو جمهوری دومینیکنه. منظور از بز هم درواقع همین دوست دیکتاتورمونه!!

حالا کتاب سه تا خط داستانی داره. یه خط داستانی که مربوط به همین دیکتاتوره،عالی جناب تروخیو. زندگی چند روزشو دنبال میکنیم.

یه خط داستانی مربوط دختری به اسم اورانیاست که دختر یکی از وزرای تروخیوه. که این دختر به دلیلی که نمیدونیم و اخر داستان میفهمیم میره به آمریکا.

خط داستانی اخر هم 6 نفر از بزرگان مملکتو دنبال میکنیم و میشناسیم که قراره همون روز بز رو بکشن.

نظرم درباره کتاب

اول از همه بگم که اگه مث من عاشق آمریکای لاتینین و تو کتاباتون هم زیادی غرق میشین، این کتاب میتونه همزمان بدترین و بهترین انتخابتون باشه.

انقدر جذاب بود و تو دنیاش غرق شدم که دیگه داره بهم آسیب میزنه :))

کتاب با این که حجیمه اصلا برام خسته کننده نبود. جدی بود ولی کاملا جذاب. یکم هم بی تربیت :))

یکی از تواناییای عجیب داستان، که هر بار ازش تعجب میکنم، همینه که میتوته راحت کاری کنه که عاشق شخصیت کاملا منفی داستان بشین :)) مثلا من الان خیلی شدید به تروخیو علاقه مندم :))

واقعا معتقدم میشه اسم شاهکار رو برای این کتاب گذاشت. پتناسیل اینو دارم که دو سه ماه دیگه یک دور دیگه بخونمش!

صبحانه در تیفانی| ترومن کاپوتی

اینم جزو همون کتابای خرید جهت "تِراپی" افسردگیه :))

انقدر اسم و طرح جلدش لطیف بود انتخابش کردم!

صبحانه در تیفانی| ترومن کاپوتی| ترجمه رامین آذربهرام| انتشارات مروارید

خلاصه کتاب:

داستان درباره یک دختر به نام هالی گولایتلیه. یه دختر زیبا و سرزنده و مرموز که به عشق بازیگری و شهرت به نیویورک رفته.

نظرم درباره کتاب:

وعده موردعلاقه من صبحانس :)) گفتم بگم که دلیل انتخاب این کتاب رو بدونین :))

حجم کتاب کم و بسیار شیرینه. حس خوندنش شبیه وقتیه که ادم روی تخت دراز کشیده و افتاب روی پاهاش تابیده. یا روی یه مبل راحت لم داده تو یه اتاق که یکم سرده و روش پتو انداخته. خیلی دوست داشتنی. خیلی.

توصیفای زیاد و خسته کننده نداره ولی انقدر همه چیز زیبا وصف شدن که انگار داری فیلم میبینی.

اتفاقا فیلمش هم گویا ساخته شده. دوست دارم فیلم رو هم ببینم ولی نه به این زودی.

شخصیتا خیلی جالبن و خیلی هم خوب پرداخته شدن.

ترجمه هم خوب و روونه فقط یکم ویرایش کتاب مشکل داره و بعضی پانویس ها انگار نوشته نشدن.

اگه یه توضیح کوچولو درباره تیفانی اول کتاب دادهدمیشد خیلی خوب بود چون من رفتم سرچ کردم ببینم چیه :))

تیفانی یه برند جواهرسازی امریکاییه و منظور از تیفانی تو کتاب فروشگاه های تیفانیه.

داستان خرس های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوستی در فرانکفورت دارد و سه شب با مادوکس| ماتئی ویسنی یک

برای المپیاد که رفته بودم تهران، کنار خوابگاهی که توش ساکن بودیم، شهر کتاب مرکزی بود. روزی حداقل یک بارو میرفتیم اونجا :))

یه خورده البته مشکل بودجه هم داشتم! باید خیلی گزیده عمل می کردم. یه آقایی رو دیدم که جلوی قفسه نمایشنامه ها وایساده بود. نمایشنامه ها هم که کوچولو و ارزون بودن