ربه کا| دافنه دوموریه

ربه کا از اون کتاب هاییه که زیاد به چشم آدم میخوره!

صحبت دربارش هم زیاده... به خصوص بعد انتشار مجموعه "عاشقانه های کلاسیک" از نشر افق

بعد از این که "جین ایر" رو خوندم تصمیم گرفتم با رمان های کلاسیک آشتی کنم! ربه کا رو دست دوستم دیدم، حجمش زیاده به نسبت و من یکم منتظر موندم تا تمومش کنه و بهم بده تا بخونمش!

یه مدت تقریبا طولانی هم تو قفسه منتظر بود،چون بخاطر درسا وقت خوندن نداشتم..

اما وقتی شروع کردم نتونستم کنار بذارمش :))

ربه کا| دافنه دوموریه| ترجمه خجسته کیهان| نشر افق

خلاصه کتاب: داستان یک دختر جوون و نسبتا فقیره که برای یک خانوم ثروتمند کار میکنه و در این حین با یک مرد خیلی ثروتمند آشنا میشه...

خود خانوم دوموریه درباره ربه کا گفتن: "این داستان درباره تاثیر همسر اول یک مرد توی زندگی همسر دومشه"

نظرم درباره کتاب:

شروع خوبی داره این کتاب، از اولش خواننده رو جذب میکنه و تا آخر هم خوب پیش میره، به خصوص یک سوم اخر کتاب.

تعداد شخصیت های کتاب بیشتر از انگشت های دست نیست و خیلی خوب پرداخته شدن که طولانی بودن کتاب به این امر کمک کرده.

بیشتر داستان تو خونه ای به اسم "مندرلی" اتفاق میفته خیلی کامل و زیبا توصیف شده.

روایت داستان اول شخصه که باعث میشه خواننده احساس همزادپنداری بکنه.

نویسنده آخر کتاب رو کامل نکرده و به قول امروزی open ending هست که واس یه کتاب کلاسیک عجیبه به نظرم!

ترجمه هم روان و بی نقصه و زیبایی جلد کتاب و رنگ صفحات حس خوبی به آدم میده.

نظر کلی:

داستان این کتاب یک سر و گردن از رمان های کلاسیک هم رده اش بالاتره، و به کسایی که کلاسیک دوست دارن شدیدا توصیه میشه.