کیمیاگر| پائولو کوئیلو

بالاخره اومدم خوابگاه!

کتابایی که عین واسه تولدم کادو داده بود رو توی صف گذاشته بودم تو تابستون تا وقتی که خونه ام از کتابخونه کتاب بگیرم و اینجا که میام و کتابخونه در دسترس نیست کتاب داشته باشم بخونم!

و حالا بالاخره نوبتشون رسید ^___^

البته قابل ذکره که 40 صفحه پایانی کتاب سر کلاس فیولوژی عملی خونده شده :))

کیمیاگر| پائولو کوئیلو| ترجمه آرش حجازی| نشر کاروان

خلاصه کتاب:

داستان درباره یک جوان اسپانیاییه که دوشب متوالی رویا میبینه که یه گنج کنار اهرام مصر منتظرشه و تصمیم میگیره که بره دنبالش...

نظرم درباره کتاب:

 خب کوئیلو خیلی معروفه، حتی فک میکنم یه مدت بهش میگفتن که نوشته هاش و اعتقاداتش یه جور عرفان نوظهوره...

به هر حال من کتابش رو پسندیدم، اون مفاهیم عرفانی هم که داره به نظر من در جهت اعتقادای ادیان الهیه...

کیمیاگر پر از نماده...و پر از مفهوما و واژه هایی که من نشنیده بودم تا به حال مث زبان جهان،روح جهان، و جالب ترینش از نظر من "افسانه شخصی"...این موضوع که هرکسی یک افسانه شخصی داره و جهان تلاش میکنه تا هرکسی به افسانه شخصیش برسه و اینکه جهان به کسایی که افسانه شخصیشون رو زندگی میکنن بیشتر کمک میکنه....

یجورایی به آدم انگیزه هم میده کتاب حین خوندن...

این کتاب پر از جمله های قشنگه،که جمله ای که من بیشتر از همه پسندیدم و بیشتر از همه منو به فکر واداشت اینه:

بیشتر انها جهان را چیزی تهدیدکننده می پندارند...و به همین دلیل جهان به چیزی تهدیدکننده تبدیل میشود.

در کل کتاب شیرین و روونیه...آدم رو جذب میکنه.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.