نامه به کودکی که هرگز زاده نشد| اوریانا فالاچی

با عین و میم رفته بودیم نمایشگاه کتاب،تقریبا داشتیم برمی‌گشتیم که عین این کتابو دید و با ذوق گفت که حتما باید بخردش و خریدش...

موقع برگشت،من که از ماشین میم پیاده شدم تا برم خوابگاه،چندتا از پلاستیک کتابارو که مال من بود برداشتم تا ببرم،که این هم اشتباهی توی یکی از اونا مونده بود...

به عین گفتم زود میخونمش و بعد میدم به تو،اما حالا که فکر کنم یک ماه گذشته تقریبا هنوز کتاب رو بهش ندادم!

اخه هم سرم شلوغ بود،هم یه کم تنبل شدم...

کتاب رو همین امروز تموم کردم!

 نامه به کودکی که هرگز زاده نشد| اوریانا فالاچی| ترجمه محمدصادق سبط الشیخ| نشر چلچله


ل

خلاصه داستان:

داستان یک زن شاغل و فعاله،که باردار میشه ناخواسته و تصمیم میگیره تا بچه رو نگه داره...

کتاب شرح صحبتاییه که این زن ب جنینش داره...

نظرم درباره کتاب:

راستش من زیاد اوریانا فالاچی رو دوس ندارم خودم!

به نظرم تو همه چی زیادی افراطیه!

و این کتاب هم با این که خیلی معروف هست تو ایران ولی به نظر من لیاقت اینهمه شهرت رو نداره!

البته شهرت اوریانا فالاچی بیشتر بخاطر مصاحبه هایی که انجام داده س نه کتاب هاش...

من قبلا کتاب "جنس ضعیف" رو از فالاچی خونده بودم،با این که اون هم پر از افراط بود ولی به این کتاب نمیرسه!! مثلا تعریف هایی که از مفهوم "خانواده" برای جنینش میکنه واقعا برام عجیبه...این که خانواده فقط باعث اسارتت میشه...من کاملا با این مخالفم! 

یا در مورد ظلم هایی که به جنس زن میشه هم همینطور...

اما ترجمه!

به معنای واقعی کلمه این ترجمه یک ترجمه "بد" هست،پر از جمله هلی نامفهوم که انگار واژه به واژه ترجمه شده،پر از غلط های نگارشی و املایی که واقعا آدم رو عصبی میکنه... 

توصیه می‌کنم اگر خواستید این کتاب رو بخونید حتما حتما یک ترجمه دیگه رو انتخاب کنید.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.